Monday, January 23, 2006
تو اين فاصله درس خوب ميخونم. کار خوب پيدا ميکنم. با مردم هفت قاره دنيا و رسم و
رسومشون آشنا ميشم. روی هم رفته آدم بهتری ميشم. من واقعا فکر ميکنم زندگی به طور ناجوانمردانه ای کوتاهه و آدما حتما بايد يه جوری زندگی کنن که هرکاری که ميکنن باهش خوش بگذرونن. معلومه که يه سختيايی داره ولی برای من دردش خيلی کمتر از اونی بود که مجبور بشم يه روزی قبول کنم که بهترين چيزی ک ميتونستم بشم نشدم و همه اش هم تقصير خودم بود.
کوزه
من فکر میکنم همه آدمها موقعی که در زندگی واقعا به چشم بصیرت احتیاج دارند، یا خودشان پیدایش میکنند و یا کسی یکجوری بهشان آنچه را که باید ببینند نشان میدهد. اینجاست که من همه را دو دسته میکنم. دسته اول آنچه را که "طلب کردند" میبینند اما از ترس و یا ناباوری دنده عقب میروند. دسته دوم، میبینند و جلو میروند. من میگویم اگر میزان ترس و باور کردن لحظه را در کسی محک زدیم، میفهمیم طرف چند مرده حلاجه! این را که دانستیم، آنوقت میفهمیم که اگر اهل جلو رفتنیم، با آنی که یکی در میان دنده عقب میرود، آبمون توی یک جوی میرود چون حداقل هم مسیر هستیم، "ولی" جهت جریانها فرق میکنه. نتیجه میشود جوش و خروش و هرز رفتن. در ضمن هرکس هم گفته کار نشد نداره من مخالفم! بعضی وقتها خیلی هم نشد داره هیچ کاریش هم نمیشود کرد =)
خوبان پارسی گو
Comments-[ comments.]
رسومشون آشنا ميشم. روی هم رفته آدم بهتری ميشم. من واقعا فکر ميکنم زندگی به طور ناجوانمردانه ای کوتاهه و آدما حتما بايد يه جوری زندگی کنن که هرکاری که ميکنن باهش خوش بگذرونن. معلومه که يه سختيايی داره ولی برای من دردش خيلی کمتر از اونی بود که مجبور بشم يه روزی قبول کنم که بهترين چيزی ک ميتونستم بشم نشدم و همه اش هم تقصير خودم بود.
کوزه
من فکر میکنم همه آدمها موقعی که در زندگی واقعا به چشم بصیرت احتیاج دارند، یا خودشان پیدایش میکنند و یا کسی یکجوری بهشان آنچه را که باید ببینند نشان میدهد. اینجاست که من همه را دو دسته میکنم. دسته اول آنچه را که "طلب کردند" میبینند اما از ترس و یا ناباوری دنده عقب میروند. دسته دوم، میبینند و جلو میروند. من میگویم اگر میزان ترس و باور کردن لحظه را در کسی محک زدیم، میفهمیم طرف چند مرده حلاجه! این را که دانستیم، آنوقت میفهمیم که اگر اهل جلو رفتنیم، با آنی که یکی در میان دنده عقب میرود، آبمون توی یک جوی میرود چون حداقل هم مسیر هستیم، "ولی" جهت جریانها فرق میکنه. نتیجه میشود جوش و خروش و هرز رفتن. در ضمن هرکس هم گفته کار نشد نداره من مخالفم! بعضی وقتها خیلی هم نشد داره هیچ کاریش هم نمیشود کرد =)
خوبان پارسی گو
Comments:
Post a Comment
- 02/2003
- 03/2003
- 04/2003
- 05/2003
- 06/2003
- 07/2003
- 08/2003
- 09/2003
- 10/2003
- 11/2003
- 12/2003
- 01/2004
- 02/2004
- 03/2004
- 04/2004
- 05/2004
- 06/2004
- 07/2004
- 08/2004
- 09/2004
- 10/2004
- 11/2004
- 12/2004
- 01/2005
- 02/2005
- 03/2005
- 04/2005
- 05/2005
- 06/2005
- 07/2005
- 08/2005
- 09/2005
- 10/2005
- 11/2005
- 12/2005
- 01/2006
- 02/2006
- 03/2006
- 04/2006
- 05/2006
- 06/2006
- 07/2006
- 08/2006
- 09/2006
- 10/2006
- 11/2006
- 01/2007
- 02/2007
- 04/2007
- 05/2007
- 06/2007
- 07/2007
- 08/2007
- 11/2007
- 01/2008
- 02/2008
- 03/2008
- 04/2008
- 05/2008
- 01/2009
- 03/2009
- 04/2009
- 05/2009
- 06/2009
- 07/2009
- 08/2009
- 09/2009
- 11/2009
- 02/2010
- 03/2010
- 08/2010
- 11/2010
- 01/2011
- 03/2011
- 04/2011
- 06/2011
- 11/2011
- 10/2012
- 02/2013